نمایش «صدآفرین» در بیلهسوار روی صحنه رفت
به گزارش نوید شاهد اردبیل، نمایش «صدآفرین» برگرفته از زندگینامه و رشادتهای شهید حسینعلی صدآفرین در راستای برگزاری کنگره ملی شهدای استان اردبیل در شهرستان بیله سوار روی صحنه رفت.
سوم شهریور ۱۳۲۰ شمسی، درست ۱۱ روز بعد از انتشار منشور آتلانتیک که طی آن چرچیل و روزولت آزادی استقلال و حق تعیین سرنوشت را برای کلیه ملل جهان به رسمیت شناخته بودند، کشور بی طرف ایران از شمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت و نیروهای شوروی و انگلستان با توسل به همان شیوههایی که به دشمنان خود نسبت میدادند، به ایران حمله کردند.
فجیعترین جنایت نیروهای شوروی در حمله به ایران در سوم شهریور ۱۳۲۰ در شهرستان بیلهسوار مغان رخ داد به طوری که در جریان این حمله نابرابر، همه سربازان مستقر در بیله سوار تا آخرین نفس جنگیده و در راه میهن به شهادت رسیدند و در پی حمله متجاوزان قوی روس و ارتش شوروی، تعدادی از اهالی بیگناه شهر نیز جان خود را از دست دادند.
نیروهای روسیه در آن تاریخ از چندین نقطه شمالی ایران از جمله جلفا، خداآفرین، بیلهسوار، گرمی، آستارا و نمین به خاک ایران وارد شده و شهرهای شمالی ایران را به اشغال خود درآوردند.
در سوم شهریور ۱۳۲۰(هـ.ش) ارتش روس از جمله قفقاز وارد خاک آذربایجان می شود وقتی این خبر به رئیس پاسگاه کلوز می رسد. از ترس جان به تمام نیروهایش دستور می دهد سلاح ها را برداشته و پادگان را ترک کنند.
حسینعلی هر چه تلاش می کند تا آنها را برای دفاع از وطن راضی کند اما نمی تواند ناچار از رئیس پاسگاه خواهش می کند: از افرادش بخواهد حداقل، فشنگ سلاح هایشان را به او بدهند و خودشان پاسگاه را ترک کنند.
حسینعلی ناچار تنهای تنها فقط با یک تفنگ و مقداری فشنگ می ماند. وقتی روس ها به پایین پادگان کلوز که در ارتفاع قرار دارد می رسند با مقاومت سر سختانه حسینعلی رو به رو می شوند. روس ها یکی را مأمور می کنند تا با صدای بلند پادگان را به تسلیم شدن بخواند. حسینعلی اول از همه او را هدف قرار می دهد و به درک واصل می کند.روسها وقتی مقاومت را می بیند شروع به زدن توپ و تفنگ به پادگان می کنند. حسینعلی با شجاعت تمام تا آخرین فشنگ با روسها می جنگد.
ژنرال روسها وقتی شجاعت یک سرباز وطن پرست را مشاهده می کند به افرادش دستور می دهد زنده او را دستگیر کنند.
سربازان روسی پادگان کلوز را به محاصره در می آورند تا حسینعلی را زنده دستگیر بکنند اما حسینعلی مردی نبود که به این آسانی دست در بند بیگانگان گذارد.سربازان روسی وقتی مطمئن می شوند فشنگی برای حسینعلی باقی نمانده است به داخل پادگان یورش می برند تا او را دستگیر کنند. حسینعلی با دست خالی با آنها مبارزه می کند.در این مبارزه نابرابر هر لحظه که می گذشت بر تعداد نفرات روس ها افزوده می شد تا اینکه حسینعلی از نفس می افتد.ژنرال روسی با دیدن شجاعت بی بدیل او به سربازانش دستور می دهد: او را رها کنند.
توپخانه دشمن پاسگاه را ویران کرده و به علت طولانی شدن درگیری فشنگهای اسلحه حسینعلی سرباز جان فدای وطن نیز تمام شده و او با مشاهده اتمام فشنگ، برای این که اسلحهاش به دست دشمن نیافتد، اسلحه خود را با کوبیدن بر سنگ میشکند و کار به درگیری تن به تن با قوای روس میکشد.
حسینعلی در این درگیری به شهادت میرسد و سربازان روس وقتی متوجه میشوند که فقط یک نفر با آنها میجنگیده، با قساوت تمام، سر از تن این سرباز غیرتمند ایرانی جدا میکنند.
فرمانده نیروهای روس وقتی اسم شهید را میپرسد، او را حسینعلی صدآفرین معرفی میکنند و از این که نیروهای تحت امرش این سرباز غیور ایرانی را کشته اند، سربازان روس را مؤاخده میکند و با تحسین شجاعت این سرباز ایرانی، او را به جای “صدآفرین”، با لقب “هزار آفرین” خطاب میکند.
انتهای پیام/